15 قصه گزیده از شاهنامه فردوسی
120,000 تومان
کتاب 15 قصه گزیده از شاهنامه فردوسی اثر ابوالقاسم فردوسی برگردان به نثر روان حسین فتاحی انتشارات قدیانی .
در زمان پادشاهی «جمشید»، در سرزمین تازیان مردی باایمان به نام «مرداس» حکومت میکرد. او پسری سبکسر و ظالم به نام «ضحاک» داشت. روزی از روزها، شیطان در چهرة مردی نیکخواه، بر ضحاک نمایان شد و ضحاک را وسوسه کرد که با کشتن پدر بر تخت پادشاهی بنشیند. ضحاک فریب خورد و بعد از کشتن پدر به پادشاهی رسید. بار دیگر شیطان در لباس آشپز بر او وارد شد. با بهانهای دو کتف او را بوسید و از کتف او دو مار رویید. حکیمان از علاج او عاجز ماندند. این بار شیطان در لباس حکیمی بر او وارد شد و علاج مارها را خوراندن مغز آدمیزاد به آنها بیان کرد. بدین صورت ظلم و ستم ضحاک بر مردم صدچندان شد و زمینة خشم و طغیان مردم را مهیا کرد. کتاب حاضر حاوی 15 قصة برگزیده از شاهنامة فردوسی با عناوین داستان ضحاک و کاوة آهنگر، پادشاهی فریدون، پادشاهی منوچهر، پادشاهی کیقباد، کیکاووس، هفتخوان رستم، رستم و سهراب، سیاوش، سوگ سیاوش، پادشاهی کیخسرو، افسانة اکوان دیو، داستان بیژن و منیژه و پادشاهی گشتاسب است.
وزن | 750 گرم |
---|---|
اسم | |
نویسنده | |
برگردان به نثر روان | |
ناشر | |
قطع | |
نوع جلد | |
تعداد صفحات |
ناموجود
همچنین ممکن است دوست داشته باشید…
شاهنامه به نثر روان (4جلدی قابدار)
شاهنامه فردوسی نفیس (بر اساس نسخه مسکو) 2جلدی، قابدار، مصور
نظم و نثر روان شاهنامه فردوسی (4 جلدی) کاملترین نسخه
محصولات مرتبط
کوری
باز هم من (ادامه رمان پس از تو و من پیش از تو)
وقتی یتیم بودیم
کتاب وقتی یتیم بودیم اثر کازو ایشی گورو مترجم مجید غلامی شاهدی انتشارات نظاره
ایشی گورو در این رمان نیمه پلیسی به کندوکاو در زندگی یک کارآگاه خصوصی ژاپنی الاصل که در انگلستان زندگی میکند پرداختهاست. نام شخصیت اصلی این رمان کریستوفر بنکس است. رمان در سالهای دهه ۱۹۳۰ میگذرد و کریستوفر بنکس مشهورترین کارآگاه انگلستان است. همهٔ مردم لندن دربارهٔ پروندههای او صحبت میکنند. ولی معمای حل نشدهای همواره ذهنش را مشغول کردهاست: معمای ناپدید شدن اسرارآمیز پدر و مادرش در دوران کودکی او در شانگهای.
کتاب قدرت
فرار دلنشین
راهبی که فراری اش را فروخت
مسخ
کتاب مسخ اثر فرانتس کافکا مترجم صادق هدایت انتشارات نظاره
داستان در مورد بازاریاب جوانی به نام گرگور سامسا است که یک روز صبح از خواب بیدار میشود و متوجه میشود که به یک مخلوق نفرتانگیز حشره مانند تبدیل شدهاست. دلیل مسخ سامسا در طول داستان بازگو نمیشود و خود کافکا نیز هیچگاه در مورد آن توضیحی نداد. لحن روشن و دقیق و رسمی نویسنده در این کتاب تضادی حیرتانگیز با موضوع کابوسوار داستان دارد. داستان غمانگیز گرگور سامسا حاکی از بیگانگی با هنجارها است. گویی او خود میخواهد که بین تابعیت محض از اجتماع و مسخ شدن، مسخ شدن را برگزیند. در نتیجه میتوان گفت که مسخ شدن گرگور نوعی فرار از واقعیت حاکم است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.