محصول قبلی
بازگشت به محصولات
داستان های مورد علاقه من (دختر شیر فروش و سایر داستان ها)
16,000 تومان 8,000 تومان
محصول بعدی
یک لحظه غفلت (داستان های نهج البلاغه)
8,000 تومان 4,000 تومان
مشاهده سبد خرید “قصه های پندآموز قابوسنامه” به سبد خرید شما اضافه شد.
-50%اتمام موجودی
حق از دست رفته (داستان های نهج البلاغه)
8,000 تومان 4,000 تومان
حق از دست رفته (داستان های نهج البلاغه) اثر مهدی وحیدی صدر از انتشارات مهر امیرالمومنین
تمامی کودکان از خواندن قصههایی جذاب و هیجانانگیز لذت خواهند برد. از طرفی دیگر، برای آن دسته از کودکانی که هنوز به مدرسه نمیروند یا سواد کافی ندارند، قصه خواندن میتواند سبب رشد و تقویت خلاقیت آنان شود.
وزن | 62 گرم |
---|---|
اسم | |
نویسنده | |
ناشر | |
قطع | |
نوع جلد | |
تعداد صفحات |
ناموجود
شناسه محصول: 1590
دسته: آموزشی کودکان, داستان کودک, کودک و نوجوان, مذهبی
برچسب: داستان, داستان کودک, داستان های مذهبی, کودک و نوجوان, گروه سنی ب, نهج البلاغه گروه سنی الف
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “حق از دست رفته (داستان های نهج البلاغه)” لغو پاسخ
محصولات مرتبط
قصه های پندآموز سفرهای سندباد
کتاب مجموعه قصه های کهن قصه های پندآموز سفرهای سندباد اثر زهرا عبدی انتشارات هنارس
بخشی از قصههای کتاب هزار و یک شب است. سندباد به معنای نیروی اندیشه و همچنین به معنای بادی است که از سوی رود سِند، در هند میوزد. جدای از این معنا و ترجمههای کلمهای، سندباد بیشتر یک ابرقهرمان و یک شخصیت داستانی کهن ایرانی است که از او به عنوان سندباد بحری (سندباد دریایی) نام برده شده است. مطالب بسیاری پیرامون دقایق و ظرایف حکایتهای سفرهای سندباد ذکر شده و میشود؛ اما نکتهی مهم کتاب حاضر، شیوایی و رسایی بیان این کتاب برای کودکان است که «زهرا عبدی» بهخوبی آنرا برای کودکان و نوجوانان بازنویسی کرده است. این کتاب را انتشارات هنارس منتشر کرده است
جاناتان مرغ دریایی
30,000 تومان
بند انگشتی
کتاب بند انگشتی اثر گروه نویسندگان دریم لند انتشارات پروانه سفید
کتاب بند انگشتی نوشته هوانگ پی شو یکی از داستانهای مجموعه قصههای رنگارنگ، دربارهی زنی است که پس از سالها ازدواج، هنوز بچهدار نشده است. یک شب فرشتهای به خوابش آمد و به او یک دانه گل داد و گفت: این دانه را در گلدان بکار. هر وقت گل در آمد تو صاحب یک بچه میشوی و...جک و لوبیای سحرآمیز
کتاب جک و لوبیای سحرآمیز اثر گروه نویسندگان دریم لند مترجم راحله دهداران انتشارات الینا
در بخشی از کتاب جک و لوبیای سحرآمیز میخوانیم: جک از تنور بالا آمد و یک کیسه طلا را دید. کیسه را برداشت و به سرعت از درخت پایین آمد و به مادرش گفت: آن بالا طلاست. مادرش گفت: مواظب باش که دوباره از لوبیای سحرآمیز بالا نری. اما روز بعد، جک دوباره از درخت بالا رفت بالا، بالا و بالاتر، از ابرها و خورشید و قصر. او نمیترسید و طلای بیشتری میخواست...
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.