فرار دلنشین
22,000 تومان 19,800 تومان
کتاب فرار دلنشین اثر آنا گاوالدا مترجم رضا زارع ناشر آزرمیدخت
کتاب فرار دلنشین اثر آنا گاوالدا داستان زندگی دو خواهر به همراه برادرشان که میخواهند به عروسی بروند. در اواسط عروسی تصمیم میگیرند تااز عروسی فرارکنند و به نزد برادر کوچکترخود که درشهری دیگرساکن است بروند.
آن چهار خواهرو برادر با آن شادمانی کودکانه خود میخواهند چند ساعتی را از دنیای افراد بالغ و بزرگ بگریزند و پا به آن دنیای کودکانه خود بگذارند.
حسی شبیه به چند روز مرخصی حین خدمت ماجراجویی این 4 خواهرو برادر ادامه میابد اما…
وزن | 150 گرم |
---|---|
اسم | |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
قطع | |
نوع جلد | |
تعداد صفحات |
موجود
همچنین ممکن است دوست داشته باشید…
دوستش داشتم
مجموعه داستانهای آنا گاوالدا
کاش کسی جایی منتظرم باشد
محصولات مرتبط
هرگز رهایم مکن
کتاب هرگز رهایم مکن اثر کازوئو ایشیگورو مترجم فاطمه امینی انتشارات نظاره
داستان در انگلستان قرن بیستم اتفاق میافتد. گروهی دانشآموز روستایی در مدرسهای عجیب و غریب به نام «هیلشم» زندگی میکنند. مدرسهای که مشابه مدارسی که تا کنون دیدهایم، نیست. با اینکه دانشآموزان مدرسه به فعالیتهای معمولی مثل نقاشی کشیدن، کتاب خواندن و بازی کردن مشغولاند، اما رازی در این مدرسه وجود دارد که فقط مسئولین مدرسه از آن باخبرند. رازی دربارهی دانشآموزانی که در مدرسه زندگی میکنند و سرنوشت غریبی در انتظارشان است.غرور و تعصب
غرور و تعصب (به معنی تفاخر و پیشداوری) رمان مشهوری اثر جین استین، نویسندهٔ انگلیسی است. این اثر دومین کتاب جین استین است. او این داستان را در سال ۱۷۹۶، درحالی که تنها ۲۱ سال داشت نوشت، اما تا سال ۱۸۱۳ چاپ نشد. اکثر منتقدان غرور و تعصب را بهترین اثر جین آستین میدانند و خود او ، آن را «بچهٔ دلبند من» مینامید. بااینحال، این کتاب، که ابتدا با نام تأثرات اولیه نوشته شده بود، تا مدتها توسط ناشران رد میشد و وقتی پس از ۱۷ سال به چاپ رسید، بهجای نام آستین، نام «یک خانم» بهعنوان نام نویسنده روی جلد به چشم میخورد.
کتاب مادر
صد سال تنهایی (متن کامل و جلد سخت)
هایدی
بچه های راه آهن
دکتر ژیواگو 2 جلدی قابدار
مسخ
کتاب مسخ اثر فرانتس کافکا مترجم صادق هدایت انتشارات نظاره
داستان در مورد بازاریاب جوانی به نام گرگور سامسا است که یک روز صبح از خواب بیدار میشود و متوجه میشود که به یک مخلوق نفرتانگیز حشره مانند تبدیل شدهاست. دلیل مسخ سامسا در طول داستان بازگو نمیشود و خود کافکا نیز هیچگاه در مورد آن توضیحی نداد. لحن روشن و دقیق و رسمی نویسنده در این کتاب تضادی حیرتانگیز با موضوع کابوسوار داستان دارد. داستان غمانگیز گرگور سامسا حاکی از بیگانگی با هنجارها است. گویی او خود میخواهد که بین تابعیت محض از اجتماع و مسخ شدن، مسخ شدن را برگزیند. در نتیجه میتوان گفت که مسخ شدن گرگور نوعی فرار از واقعیت حاکم است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.