باز هم خدا هست
35,000 تومان
کتاب بازهم خدا هست اثر جوئل اوستین مترجم نجمه کارگر انتشارات آبشامه .
کلام ما قدرت شگفت انگیزی دارد. وقتی سخن می گوییم به آن جان می بخشیم. ما با کلام خود می توانیم آینده ی موفق و یا آینده ی وحشتناکی برای خود رقم بزنیم.به همین دلیل است که هرگز نباید جملات منفی بر زبان بیاوریم. شاید در شرایط سختی باشید اما هیچوقت از زبانتان برای توضیح شرایط استفاده نکنید. سلامتی، فراوانی و رحمت را در زندگیتان اعلام کنید.در کتاب باز هم خدا هست ۳۱ بخش در نظر گرفته شده است که در نهایت یک ماه کامل را تشکیل می دهد.
با خواندن این بخش ها و عمل به آنچه گفته شده می توانید آینده ی خوبی را برای خودتان اختصاص دهید و سخنان مثبت، الهام بخش و دلگرم کننده ی آن را بخوانید.باور دارم اگر روزی یک بخش از آن را بخوانید در مسیر رحمت خداوند قرار خواهید گرفت .
وزن | 150 گرم |
---|---|
اسم | |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
قطع | |
نوع جلد | |
تعداد صفحات |
فقط 1 عدد در انبار موجود است (می توان پیش خرید کرد)
همچنین ممکن است دوست داشته باشید…
میتوانی اگر بخواهی
میتوانی اگر بخواهی (8 ویژگی انکار ناپذیر یک برنده)
رستگاری در تاریکی (چگونه همه چیز به نفع شما کار میکند؟)
شروعی دوباره (شخصیت جدید شما از امروز آغاز میشود)
بهترین زندگی دو نفره
میتوانی اگر بخواهی
خودت را آماده تغییر کن
قدرت من هستم
افکارتان را ارتقا دهید
زندگی عالی را تجربه کنید (90 فداکاری با تمام توان برای ساختن بهترین زندگی)
قدرت من هستم (دو کلمه ای که می توانند زندگی شما را تغییر دهند)
باز هم خدا هست
محصولات مرتبط
عقاید یک دلقک
موش ها و آدم ها
جان اشتاینز در این کتاب، داستان دو دوست به نامهای جورج و لنی را بازگو میکند. این دو دوست دارای ویژگیهای بسیار متفاوتی هستند. آنها برای پیدا کردن کار، از مزرعهای به مزرعه دیگر میروند و به امید اینکه روزی بتوانند زمین و مزرعه اختصاصی خودشان را داشته باشند، زندگی میکنند. یکی از شناخته شدهترین داستانهای جان اشتاین بک، رمان کوتاه موشها و آدمها (Of mice and men) است که در سال 1973 منتشر شده. داستان که در سالهای رکود بزرگ آمریکا اتفاق میافتد، بر اساس بخشی از خاطرات نویسنده شکل گرفته است.
رومئو و ژولیت
باز هم من (ادامه رمان پس از تو و من پیش از تو)
1984
مسخ
کتاب مسخ اثر فرانتس کافکا مترجم صادق هدایت انتشارات نظاره
داستان در مورد بازاریاب جوانی به نام گرگور سامسا است که یک روز صبح از خواب بیدار میشود و متوجه میشود که به یک مخلوق نفرتانگیز حشره مانند تبدیل شدهاست. دلیل مسخ سامسا در طول داستان بازگو نمیشود و خود کافکا نیز هیچگاه در مورد آن توضیحی نداد. لحن روشن و دقیق و رسمی نویسنده در این کتاب تضادی حیرتانگیز با موضوع کابوسوار داستان دارد. داستان غمانگیز گرگور سامسا حاکی از بیگانگی با هنجارها است. گویی او خود میخواهد که بین تابعیت محض از اجتماع و مسخ شدن، مسخ شدن را برگزیند. در نتیجه میتوان گفت که مسخ شدن گرگور نوعی فرار از واقعیت حاکم است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.