در حال نمایش 41 نتیجه
مرتب شده با
فیلتر هزینه
فیلتر بر اساس قطع
مغازه ی خودکشی
دیدن دختر صد در صد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل
چهار میثاق (کتاب خرد سرخپوستان تولتک) راهنمای کاربردی برای رسیدن به آزادی شخصی
شجاع باش دختر (کمتر بترس،بیشتر شکست بخورو جسورانه تر زندگی کن)
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
کیمیاگر
کیمیاگر با سبکی مشابه به داستانهای شرقی روایتگر قصۀ پسر جوانی به نام سانتیاگو است که زادگاهش را رها و به شمال آفریقا میرود تا در نزدیکی اهرام مصر گنجی مدفون شده را پیدا کند. او در مسیرش، با زنی کولی، مردی که خودش را پادشاه میداند و یک کیمیاگر آشنا شده و نیز عاشق فاطمه، دختر صحرا میشود. همهی آنها هدایتگر سانتیاگو در مسیر جست و جویش هستند. پائولو کوئیلو در این اثر از جملات قصار و پرمعنایی استفاده کرده که به سهم خود داستان را بسیار زیبا و دلنشین کرده است.
بیگانه
کتاب بیگانه اثر آلبر کامو مترجم زهره زندیه انتشارات آزرمیدخت .
مضمون و چشمانداز بیگانه اغلب به عنوان نمونه ای از فلسفه پوچ انگار و اگزیستانسیالیسم ذکر میشود. گرچه خود کامو مورد دوم را رد میکند. این اثر برنده جایزه نوبل ادبیات ۱۹۵۷ شد. نام شخصیت اصلی این کتاب مورسو است، یک فرانسوی-الجزایری بیتفاوت، شرح داده میشود: «شهروندی فرانسوی که مقیم شمال آفریقاست، یک مرد مدیترانه ای، کسی که به سختی در فرهنگ سنتی مدیترانه ای حضور پیدا میکند». او در مراسم تشییع جنازۀ مادرش شرکت میکند. چند روز بعد، او یک مرد را در الجزیره فرانسوی میکشد، کسی که در ستیز با دوستش دخیل بود. مورسو به اعدام محکوم شد. داستان به دو بخش تقیسم میشود، به ترتیب ارائه: قبل و بعد قتل.بنویس تا اتفاق بیفتد
اینطور میگویند
کتاب اینطور میگویند اثر تیفانی دی جکسون مترجم منیره ژیان طبسی انتشارات آزرمیدخت
وقتی که درباره مری حرف میزنید، باید تعریف بیمار روانی و چگونگی کاربرد آن را برای وی بدانید. افراد روانی کاملا از احساسات خود جدا میشوند. آنها در رابطه با اعمال خود احساس گناه یا پشیمانی نمیکنند و نگرانی در مورد درست و غلط بودن کارها ندارند. آنها قربانیان را نمیبینند، بلکه آنها را به عنوان وسیلهای برای پایان دادن به چیزی میبینند. این چیزی است که بیماران روانی را بسیار خطرناک میکند
مجموعه داستانهای آنا گاوالدا
جنس ضعیف
پشت درهای بسته
بگذار لبخندت را ببینم
المت
5 زبان عشق
کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم
شوالیه روشنایی
اعتماد به نفس
بیش ازحد و همیشه ناکافی
خاطرات و شایعات جیم کری
چرند و پرند
عشق
شهر اشباح
گیاهخوار
تقاطع های تنهایی
مادری
بعد از ظهر در بهشت
برشی از متن کتاب : شاید همهما در یک جهان مینیاتوری گیرافتاده بودیم. چه کلمهی خندهداری برای موزهی لوور! شاید همهی ما بخشی از یک پرفورمانس بودیم که در مقبرهی کسی برگزار شده بود با جواهرات و بردهها، همهی ما مومیایی شده، اما هوشمندانه به بالا و پایین حرکت میکردیم و از کنار آثاری که خالقهایشان سالها پیش مرده بودند رد میشدیم.