نبرد من (آدولف هیتلر)
140,000 تومان
کتاب نبرد من اثر آدلف هیتلر مترجم اسما کریمی انتشارات اعتلای وطن
این کتاب، که توسط آدولف هیتلر نوشته شدهاست، و بیانگر اندیشههای سیاسی هیتلر و ناسیونال سوسیالیسم میباشد. هیتلر در سال ۱۹۲۴ هنگامی که در قلعه لندربرگ زندانی بود بخش نخست کتاب را با دیکته کردن جملات به منشی خود رودلف هس به وجود آورد. بخش دوم، پایان همان سال پس از آزادی زودهنگام او از زندان نوشته شد. پس از به قدرت رسیدن حزب ناسیونال سوسیالیسم در آلمان و تشکیل «رایش سوم» این متن به کتاب مقدس حکومت نازی تبدیل شد و حزب در هر فرصتی، از جمله در مراسم ازدواج و اخذ مدرک دیپلم، آن را در میان مردم پخش میکرد و پیر و جوان را به خواندن آن فرا میخواند. در سال ۱۹۴۳، بیش از ۱۰ میلیون نسخه از این کتاب در آلمان پخش شد.
وزن | 600 گرم |
---|---|
اسم | |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
قطع | |
نوع جلد | |
تعداد صفحات |
اکنون موجود نیست؛ اما میتوانید این محصول را پیشخرید کنید
همچنین ممکن است دوست داشته باشید…
نبرد من
نبرد من
محصولات مرتبط
قمار باز
منسفیلد پارک
کتاب منسفیلد پارک اثر جین استین مترجم سوسن اردکانی انتشارات نظاره
این داستان بین سالهای ۱۸۱۱ تا ۱۸۱۳ در کلبهٔ چاوتون نوشته شده و در ژوئیه ۱۸۱۴ منتشر شدهاست. به سبب شهرتی که جین آستن با انتشار دو رمان ٍعقل و احساس و غرور و تعصب پیدا کرده بود، منسفیلد پارک به سرعت به فروش رسید و در سال ۱۸۱۶ تجدید چاپ شد. بسیاری از منتقدان منسفیلد پارک را اثری متفاوت از بقیهٔ آثار جین آستین دانستهاند، و بسیاری از خوانندگان رمانهای جین آستین با خواندن منسفیلد پارک به حیرت افتادهاند و برخی آن را اثری برتر دانستهاند (که در زمانهٔ ما این نظر رواج بیشتری دارد) و برخی دیگر، برعکس. در این رمان، آداب و رسوم و مراودههای اجتماعی در بسیاری از موارد با اصول اخلاقی در تعارض قرار میگیرند. زرق و برقهای ظاهری در برابر فضیلتهای اخلاقی رنگ میبازند. آدمها دو دستهاند: دستهای از آنها از خواستها و امیال خود تبعیت میکنند، اما دستهای دیگر به وظایف خود پایبند میمانند. جین آستین در این رمان نشان میدهد که میان آنچه میخواهیم انجام دهیم و آنچه باید انجام دهیم چه تفاوتهایی وجود دارد. این رمان چندین بار به فیلمهای تلویزیونی و سینمایی درآمده.
بادبادک باز
مسخ
کتاب مسخ اثر فرانتس کافکا مترجم صادق هدایت انتشارات نظاره
داستان در مورد بازاریاب جوانی به نام گرگور سامسا است که یک روز صبح از خواب بیدار میشود و متوجه میشود که به یک مخلوق نفرتانگیز حشره مانند تبدیل شدهاست. دلیل مسخ سامسا در طول داستان بازگو نمیشود و خود کافکا نیز هیچگاه در مورد آن توضیحی نداد. لحن روشن و دقیق و رسمی نویسنده در این کتاب تضادی حیرتانگیز با موضوع کابوسوار داستان دارد. داستان غمانگیز گرگور سامسا حاکی از بیگانگی با هنجارها است. گویی او خود میخواهد که بین تابعیت محض از اجتماع و مسخ شدن، مسخ شدن را برگزیند. در نتیجه میتوان گفت که مسخ شدن گرگور نوعی فرار از واقعیت حاکم است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.